من گیفت اَستـــــــم

گیفت ینی هدیه، ینی من :)

من گیفت اَستـــــــم

گیفت ینی هدیه، ینی من :)

تلگرام ... اینستا ... فیس بوک ... توییتر ... کوفت و زهرمار . همه شون یه کاری میکنن ادم حرف نزنه . متنای کوتاهه دل گیر .هیچی مث وبلاگ نمیشه . حرفاتو میزنی حرفای بقیه رو میخونی .
اینجا حرفامو میزنم حرفاتونو میخونم ^ـ^

14.معصومیتِ چَپیده شده تو چشمام

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ب.ظ

من هیچ وخت نتونستم یه بچه شر واقعی باشم .نه اینکه نخوام ها نمیشد ینی نمیتونستم . راسش قیافه ام ب این حرفا نمیخورد . از همون بچگی یه معصومیتی تو چشام بود. همون موقع که یکی دوسالم بود و ابرو داداشمو شکوندم هیشکی باورش نشد من بودم . یا اون روز که لب داداشم و با چن تا دندونش کج و معوج کردم هم هیشکی باورش نشد کار من بود .یادم میاد یبار به خاطر کار من و دوتا دوستام امتحان عربی کل کلاس اول دبیرستانیا(9 تا کلاس اول دبیرستان بودیم توی یه مدرسه) با دو ساعت تاخیر برگزار شد وهیچ کس حتی سر سوزنی به من شک نکرد. اون موقع ها ام که من خونه بودم و درو وا نمیکردم داداشم بیاد تو خونه همه فک میکردن اون الکی گفته که من در رو باز نکردم .راسش من هیچ تاکیدی رو بی گناه بودن خودم نداشتم ولی خب ... نه تنها حرف داداشم که حرف هم کلاسی ها و هم میزی ها و بچه های اکیپ دبیرستانم رو هم کسی قبول نمیکرد . براشون سخت بود باور اینکه خنده های اونا بخاطر کارای یواشکی من ته کلاسه .از شما چه پنهون یبار کل کلاس مجبور شدن به خاطر کار من مادراشونو بیارن مدرسه . و فقط مامان من نیومد چون مدرسه داشت نمیتونس که :/اره تو دانشگاه ولی روال اینجوری نبود . استادا انگار از همون روز اول منو شناخته بودن . هنوزترم یک تموم نشده بود که همه ی استادای دانشکدمون به محض اینکه ع در کلاس میومدن تو بمن میگفتن یا میای جلو میشینی یا باید تعهد بدی با بچه ها کاری نداشته باشی . نمیدونم دلیلش چی بود یا استادای روان شناسی میتونن زود ادما رو بشناسن یا کسی منو لو داده بود یا شایدم معصومیت توی چشام ع دس رفته بود نمیدونم دققا چ اتفاقی افتاده بود ولی اونجا ام بااینکه استادا فمیده بودن من چیکا میکنم بازم دلشون نمیومد منو بندازن یا اذیتم کنن . دوستان که به من لطف داشتن میگفتن وقتی اذیت میکنی یه التماس گربه گونه ای تو چشاته که ادم نمیتونه دعوات کنه . شاید کسی دیگه جای من بود خوشال میشد ع این التماسی که تو چشاشه و همه جا ب کمک ادم میاد ولی من به شخصه دختری که شرارت و شیطنت تو چشاش نباشه رو دوس نمیدارم. با ادمای مظلوم تو سری خور رابطه خوبی ندارم چون معتقدم ک  ادم تو سری خور رو باید زد توسرش.

خلاصه اینکه من دوس نداشتم یه ادم گناه داره بیچاره باشم ولی قیافم گویی اینجوریه .

نظرات  (۲)

دلمان سوخت|:

یکم از این معصومیتت ب ما هم قرض بده(:

البت خودش نوعی سیاسته شلوغ کنی کسی نفهمه|: اما ما ک نداریم|:

پاسخ:
اره خب ولی من دوس نداشتم کسی نفمه . دوس داشتم شینت تو چشام پیدا باشه ولی کسی ندیدش :/
همش برا خودت بیا ببر :/ والا
۰۲ دی ۹۴ ، ۱۰:۵۷ علیرضا توحیدی
چقدررررر خوب بود این پست :))))))))))))
پاسخ:
:))) نبودی جناب دلمان تنگتان شد :))