من گیفت اَستـــــــم

گیفت ینی هدیه، ینی من :)

من گیفت اَستـــــــم

گیفت ینی هدیه، ینی من :)

تلگرام ... اینستا ... فیس بوک ... توییتر ... کوفت و زهرمار . همه شون یه کاری میکنن ادم حرف نزنه . متنای کوتاهه دل گیر .هیچی مث وبلاگ نمیشه . حرفاتو میزنی حرفای بقیه رو میخونی .
اینجا حرفامو میزنم حرفاتونو میخونم ^ـ^

41.اسمشم گذاشتن جشن :/

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۵۵ ق.ظ

خودشون یه کتُ شلوار تنشون میکنن یه کفشُ و دوتا فیس فیس تافت میزنن ُ دوتا پیسپیس ادکلن میزننُ دم در دوتا بوق بوق که ینی بیاین دیگه

بعد ما باس ع چندین روز قبل دنبال لباس باشیم بریم دنبال کفش همرنگ لباس ُ بریم دنبال شال ُ روسری هم رنگ لباسُ بعد ع ظهر بری ارایشگاهُ بعد باز بیای خونه بچه ها رُ حاضر کنی و کت و شلوار اون اقایی که داره بوق بوق میکنه رو اتو کنی ُ حرص بخوری که شاباش بالای پنجا تومن ندیا نری اون وسط قر بدی ها تو خانوما نشونت میدن ابروم میره ُ کلی حرص خراب شدن موها رُ بخوریم که چی؟که میخوای دوساعت بری عروسی دلت شاد شه .

+عروسی بی مزه ترین شوخی ای بود که ع قدیم تا الان ادامه داره ،ک چی اخه :/

+بجا عروسی پولشُ بزنیم ب جیب و بریم دو هفته مسافرت ب جهنم ک میگن دختره عروسی نگرفتُ پسره لابد پول نداشتُ این دری وریا ، اینا همونان که اخرش میگن غذاش شور بودُ کبابش خام بودُ جوجش خروس بودُ یه دختره اونجا ناراحت بود فک کنم دامادُ میخواسته قبلنُ اره تو اخر شب عروسُ دیدی به اون پسره چ نگاهی میکرد فک کنم اونُ میخواسته ُ ع این حرفای صد من یه غاز.

+تازه ارکسترُ یادم رف که باشه یه جنگه ، نباشه صد تا جنگ 

+ای بابا حالا بجا عکس با لباس عروسی ُ دامادی میری مثن شیراز ُ اصفهان ُ بوشهر ُ کردستان ُ شمال ُ مشهد عکس میندازی قشنگترم هس هوم :)

+وجدانا همه عروسی یه طرف کفش پاشنه داراش خیلی خره خیلی خیلی :(( من حتی نمیتونم تصور کنم عروسی خاله هه و داییه کفشم پاشنه داشته باشه شما بگو یه سانت اصن نمیتونم:(

+احساس میکنم شما گنا دارین که من حرف بزنم شمام مجبور بشین بعنوان لطف به من یه کامنتی واس صبتای گاها چرت ُ پرت من بزارین ، واس همین بستم نظرا رُ اخه وب قبلی من اسمش چرت نویس بود عادت کردم به همون طرز صبت کردن :/

+دریا واسِِ کشتیای ، بی سرنشین جا نداره ، پس من چرا غرق بودم ، تهران که دریا نداره ، این گوشه از شهر امنِ ، من سعی کردم نَمیرم ، انقد نمیرم که اخر ، این گوشه پهلو بگیرم ، تو سالها سرنشین این گوشه از شهر بودی ، اما با من که همیشه همسایتم قهر بودی :((  ارامش قبل طوفان ، ابروی اون روی ماهه ، اخمت به من گف هرشب ، طوفان سختی توراهه ،چن روز چن سال چن قرن از رد پامون گذشته ، قلبم به عمره یه تاریخ ، از این خیابون گذشته ، قلبم مث گوش ماهی با موج موهات رفیقه ، عشق من این تنگ کوچیک ، کوچیکه اما عمیقه ، دریا واس کشتیای بی سرنشین جا نداره ، پس من چرا غرق بودم تهران که دریا نداره . هرجا پِی ات رفته بودم ، دلتنگ برگشته بودم ،اشفته و خسته انگار از جنگ برگشته بودم ، من خوب بودم تا یه شهر با خشک سالیش بدم کرد ، خوب شد خدا رحم کرد ُ عشق تو دریا زدم کرد

+چاووشی قدیمی و تکراریش قشنگه دیگه :))

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۴
Gift