من گیفت اَستـــــــم

گیفت ینی هدیه، ینی من :)

من گیفت اَستـــــــم

گیفت ینی هدیه، ینی من :)

تلگرام ... اینستا ... فیس بوک ... توییتر ... کوفت و زهرمار . همه شون یه کاری میکنن ادم حرف نزنه . متنای کوتاهه دل گیر .هیچی مث وبلاگ نمیشه . حرفاتو میزنی حرفای بقیه رو میخونی .
اینجا حرفامو میزنم حرفاتونو میخونم ^ـ^

بعد یبارم ما برا اولین بار رفته بودیم با کلی ع دوستان دانشگاهی خرید مثن . خرید عید بود من و فائز خودمون رفته بودیم ،مریم و زهرا و مژگان ام ع دانشگا یه راس اومده بودن خرید . حالا دعواهایی که سر 15 خرداد بریم یا 7 تیر کردیم بماند ابروهایی که به باد رف بماند عجله داشتن ما و خونسرد بودن اونا بماند ولی گشنگی رو نمیشد بزاریم بماند .مژگان مارو پیچ داد پیچ داد پیچ داد برد تو یه کوچه یه رستوران بود رفتیم اونجا غذا بخوریم. بعد ما یه مشت دانشجو بودیم که با بودجه دانشجویی خرید عیدمونو کرده بودیم والان قرار بود ناهارم بخوریم. چ توقعی داشتین ع ما توقع داشتین چی سفارش بدیم .پول نداشتیم خب :(اول منو رو دادن دس من چون همه غذا ها گوشتی بود و بنده ام تحت هیچ عنوانی گوشت تو دهنم نمیکنم و شمام نخورین گوشت چون میدونین نقرص میگیرین ُ خوب نیس ُع این حرفا خلاصه بنده کشک بادمجون رو تیک زدم .بعد منو رو رد کردم سمت بچه ها و تا اخر همه سفارش دادن و یارو رف . هیچ کسی ام نپرسید تو چی سفارش دادی و این صبتا .بعد یارو اومد گف خانوما کشک بادمجون ب عنوان پیش غذاس غذا حساب نمیشه :/ نگو که همه کشک بادمجون سفارش دادن بودن تنها غذای 15 تومنیش همین بود :))ع ما اصرار که اقا گشنمونه بده کشک بادمجونمونُ بخوریم بریم عیارو انکار که نه نمیشه. خلاصه یه مریم داریم خدای اعتماد به نفسه بلند شد گف باشه اقا نیارید ما میریم یه فست فود همین بغله میریم اونجا اینجا که نه پیتزا داره نه چیزی چی بخوریم .بعد مریم هممون بلند شدیم یارو رف تو اشپزخونه ماام در حال رفتن دیدیم خود مرده اومد گف عیب نداره براتون میاریم الان :)) و پنج تا کشک بادمجون برای ما گشنه ترین ها اوردن خوردیم پاشدیم رفتیم .

+نتیجه گیری اینکه همیشه طلبکار باشین . خودتونو نبازین مث مریم پاشین بزنین زیر همه چی ،صدرصد جواب میده

+البته گارسون اومد برامون دوغ بیاره لیواناش ع تو دسش ریخت شکست :))

+شوهر جانِ مژگان وسط غذا زنگ زد که من دم در رستورانم بیا پایین و ما تازه فهمیدیم که این خبیث
چرا مارو این همه راه کشوند اورد اون رستوران در پیت زاقارت ، چون شوهر جانش نزدیک اونجا بود

+البته یه 15 تومن پول خدمات گرفتن و از اونجایی که هیچ خدمتی به ما نکردن بنظرم پول اون دوتا لیوان رو با ما دوبله سوبله حساب کردن :/بما چه یارو خودش دس پا چُلُفتی بود ما فقط تا تونستیم با تمام قدرت خندیدیم همین :/

+یذره ع نتیجه گیری یادم رف وقتی هنوز پول غذاتونو حساب نکردین ین دستتون زیر ساتوره نباس هیچ حرکتی کنین وگرنه مث ما تنبیه میشین وباید خسارت لیوانیُ بدین که خودشون شکوندن

+راس اون بالا یه جا هس نوشته بامن صبت کنین اونجا با هم در ارتباط باشیم ادرس بزارین و این حرفا چون چیز خاصی تو حرفام نیس که درموردش کسی نظری بده اونجا فقط با هم صبت کنیم :)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۳
Gift