11.و بدترین اتفاقات توی پاییز برام میفته
سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۷ ب.ظ
هرکسی دور و ور منه ازاومدن پاییز خوشحال میشه . من اما هیچ وقت نتونستم خودمو قانع کنم از اومدن پاییز خوشحال بشم یا لااقل یکم از حس تنفرم به این فصل کم کنم . حتی دلیل این حس تنفر ام نمیدونم چیه و ازکِی اومده سراغم فقط میدونم خیلی حس عمیقیه .
نه مث اکثر مردم به این فصل الرژی دارم نه سرما خوردگی های خفن میگیرم.قبلا فک میکردم چون مهر با باز شدن مدرسه ها یکی میشه اش بیزارم. در صورتی که من از مدرسه فراری نبودم. وقتی مدرسم تموم شد بازم همین حسو به پاییز داشتم . بعد فک کردم شاید چون باید برم دانشگاه این حسو دارم و استرس درسه که پاییزمو خراب میکنه ولی بعد دیدم پس من این حسو قاعدتا باید به بهمن ام داشته باشم چون ترم جدید شروع میشه . ولی نداشتم. والانم ک خونه نشینم و شغل شریفی ندارم هم همچنان این حس رو به پاییز لعنتیه خودم دارم
پاییز که میخواد شروع بشه انگار که قلب من ده تیکه میشه یه تیکش میره کنار کبدم یکی کنار کلیه یکی میاد تو گلوم یه تیکش سرجاشه خلاصه هرتیکه میره یجا . اخر پاییز اما احساس میکنم یه تیکه ع قلبم نیس . نگرانش نمیشم که نکنه پیش کسی یا جایی مونده باشه این احتمالو میدم که خب شاید طی تقسیم شدن قلبم اون تیکه جای بدی افتاده و شاید حتی دفع شده :/
نه مث اکثر مردم به این فصل الرژی دارم نه سرما خوردگی های خفن میگیرم.قبلا فک میکردم چون مهر با باز شدن مدرسه ها یکی میشه اش بیزارم. در صورتی که من از مدرسه فراری نبودم. وقتی مدرسم تموم شد بازم همین حسو به پاییز داشتم . بعد فک کردم شاید چون باید برم دانشگاه این حسو دارم و استرس درسه که پاییزمو خراب میکنه ولی بعد دیدم پس من این حسو قاعدتا باید به بهمن ام داشته باشم چون ترم جدید شروع میشه . ولی نداشتم. والانم ک خونه نشینم و شغل شریفی ندارم هم همچنان این حس رو به پاییز لعنتیه خودم دارم
پاییز که میخواد شروع بشه انگار که قلب من ده تیکه میشه یه تیکش میره کنار کبدم یکی کنار کلیه یکی میاد تو گلوم یه تیکش سرجاشه خلاصه هرتیکه میره یجا . اخر پاییز اما احساس میکنم یه تیکه ع قلبم نیس . نگرانش نمیشم که نکنه پیش کسی یا جایی مونده باشه این احتمالو میدم که خب شاید طی تقسیم شدن قلبم اون تیکه جای بدی افتاده و شاید حتی دفع شده :/
۹۴/۰۹/۲۴
من خودمم از بلاگفا اومدم و چیزی که شما گفتید رو واقعا درک کردم
البته الان دیگه بلاگفا به فنا رفته و خودش هم مثل دوران سابق خودش نیست!
بلاگ هم به اون مرحله میرسه اما نیاز به زمان و تجربه داره!